
قیمت 15,000 تومان
- دسترسی همیشگی به فایل ها
- دسترسی همه فرمت های رمان شامل APK ، PDF، Epub
تاریخ انتشار: | اسفند ۹۷ |
---|---|
نویسنده: | زهرا بیگدلی |
حجم فایل: | 16 مگابایت |
فرمت فایل: | PDF, APK, EPUB |
ویراستاران: | - |
جلد دیگر: | نامشخص |
تعداد صفحات: | 254 |
بدنام
ژانر: عاشقانه
نویسنده :زهرا بیگدلی
خلاصه:
یاس و فردین دو عاشق و دلداده هستن طوری که با وجود تمام مخالفت ها دست از هم نمیکشن و بدنامی ای که گریبانشون رو میگیره باعث میشه عشق یاس از مرز جنون رد بشه تا…
قسمتی از رمان:
چند روز به همین روال گذشت و هر روز از آن شماره ی ناشناس برایم عکس هایی از
نوید با آن دختر و چند دختر دیگر آن هم در وضعیت های ناجور می آمد.
دیگر تحمل نداشتم. به نوید همه چیز را می گفتم و طلاق می گرفتم؛ از این وضعیت
و غم و غصه خوردن که بهتر بود! تا به حال هم که تحمل کرده بودم به خاطر این بود
که فکر می کردم نوید عاشقم است و من در حقش جفا کرده ام!
پوف کلافه و پر حرصی کشیدم و با خشم گوشی را روی میز پرتاب کردم. سرم را بین
دست هایم گرفتم و نفس پر حرصم را بیرون فرستادم.
یاد حرف های خشایار افتادم که مثال برادرم بود آن وقت طرف من را نگرفت و
واکنشی به این عکس ها نشان نداد و بدتر اینکه طرف نوید را گرفت. میگفت
شیطنت قبل از ازدواج است و همه دارند!یاد فردین افتادم، ندیده بودم حتی به دختری خیره شود یا با دختری صمیمی شود.
چطور او از این گونه شیطنت ها نداشت!
اشکی که از چشمم چکید را سریع پس زدم؛ آن قدر این مدت اشک ریخته بودم که
دیگر حالم از گریه به هم میخورد.رمان بدنام
گوشی را دوباره از روی میز برداشتم و شماره ی فردین را گرفتم. نمی دانستم زنگ
زدن به او کار درستی است یا نه اما دل به دریا زدم و تماس را برقرار کردم؛ آخر فردین
همیشه پشتم بود مثل کوه…
هر بوقی که می خورد، طپش های قلب من هم بالا می رفت و بالاخره صدای سرد و
جدی اش در گوشی پیچید: بله؟سعی کردم صدایم نلرزد: سلام.
– علیک سلام. کارت رو زودتر بگو، عجله دارم.
یادم است روزی می گفت من همیشه برای تو وقت دارم.
چقدر سخت بود تلاش برای نگه داشتن این بغض…
– از نوید خبر داری فردین؟ میدونی کجاست؟رمان بدنام
– من چه می دونم کجاست. تو زنشی از من می پرسی!
از لحن سرد و پر از کنایه اش بغضم سنگین تر شد آنقدر که قفسه ی سینه ام تیر
کشید. ادامه داد: قرار شد دیگه دم پر هم نباشیم برای چی زنگ زدی به من!
نالیدم: فردین…
صدایش را باال برد: حرفتو بزن؟بغضم بالاخره شکست و بریده بریده میان هق هق ام برایش تعریف کردم: فردین، یه
شماره ی ناشناس چند روزه دیوونه ام کرده از بس که عکس می فرسته از نوید و یه
دختره.رمان بدنام
لحنش کمی فقط کمی ملایم شد: یعنی چی؟ کی؟
کلافه نالیدم: نمی دونم، نمی دونم.
لحنش دوباره بی تفاوت شد: من چیکار کنم الآن؟!
اشک هایم روی گونه هایم سرازیر شدند و هق هق کنان گفتم: می دونم نفرین تو
پشت سرم بود که یه روز خوش ندیدم.کلافه و بی حوصله شماتتم کرد: چرا چرت و پرت میگی یاس؟ همه چی تموم شده
رفته، پس دیگه این قدر نبش قبر نکن. بعدشم هر چی شده تقصیر خودته. کسی که
مجبورت نکرده بود بری با نوید ازدواج کنی، ندیده و نشناخته!اجازه ی حرف زدن نداد و لحنش سردتر شد : من کلی کار دارم و وقت گوش کردن به
گلایه های تو به شوهرت رو ندارم. خداحافظ.
حتی منتظر نماند جواب خداحافظی اش را بدهم. دلم از بی معرفتی اش گرفت و
اشک هایم با سرعت بیشتری روانه شدند.
اطلاعات فروشنده
- نام فروشگاه: ز.بیگدلی
- فروشنده : زهرا بیگدلی
- هنوز امتیازی یافت نشده است.
رمان ورق های پوسیده
خلاصه :
روایت عاشقانه ای متفاوت و پر شور از دامون و باران که با آشناییشون سر از رازهای پنهانی و ممنوعه درمیارند که سرگذشتشون رو دستخوش بازی زنی از دل این راز میکنه، چند سال جدایی و درد فراغ میکشند ولی خبر از بازی تقدیر ندارن و با پیوند دوبارهشون پرده از راز برمیدارند و …
رمان تو فراموش و تو یادی
خلاصه :
قصه ای فوق عاشقانه، با یه راز بزرگ که کشفش طپش قلبها رو در پی داره…
کژال؛ دختری که تو گذشته دردهای زیادی کشیده، انقدر زیاد که تو قلب مهربونش تلنبار شده و نمیتونه آروم بگیره…
اتابک؛ مردی که از عشق به جنون کشیده شده و…
و فرهانی که یه راز بزرگ تو سینه ش پنهونه و میخواد مرهم بشه به دردهای کژال…
ولی…
کاش کژال بجنگه، بتونه، بخواد که بشه اون چه که همه چی رو رنگ شادی میبخشه و…
محصولات مشابه
قیمت 15,000 تومان
- دسترسی همیشگی به فایل ها
- دسترسی همه فرمت های رمان شامل APK ، PDF، Epub
تاریخ انتشار: | اسفند ۹۷ |
---|---|
نویسنده: | زهرا بیگدلی |
ویراستاران: | - |
حجم فایل: | 16 مگابایت |
فرمت فایل | PDF, APK, EPUB |
جلد دیگر: | نامشخص |
تعداد صفحات: | 254 |

قوانین ثبت دیدگاه