
قیمت 15,000 تومان
فروش محصول متوقف شده است
گزارش تخلف- دسترسی همیشگی به فایل ها
- دسترسی همه فرمت های رمان شامل APK ، PDF، Epub
تاریخ انتشار: | نامشخص |
---|---|
نویسنده: | شکوفه شهبال |
حجم فایل: | 20 مگابایت |
فرمت فایل: | PDF, APK, EPUB |
ویراستاران: | - |
جلد دیگر: | نامشخص |
تعداد صفحات: | 399 |
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه :
زهرا خانم پس از برملا شدن خیانت شوهرش حاج محمود، از او طلاق گرفته. و با دختران خود پریسا و مهسا زندگی می کندـ در حالی که، دختر بزرگ در پی جلب رضایت مادر، به سختی تلاش کرده و پزشک موفقی می شود، مهسا در اثر آشفتگی روحی، قدم به بیراهه می گذارد…
قسمتی از متن رمان:
زهراخانم مادر پریسا همراه خواهرش، همه ی وسايل پذيرايي و اتاقها را بستهبندي كرده و حال در آشپزخانه، ظروف داخل کابینتها را در كارتنها جا می داد.
آقامحسن عموی پریسا، در سالن با سمساري كه براي خريد بعضي وسايل، آمده بود، چانه میزد:
_ انصافتو شُكر حاجي. اين قيمتي كه شما مي دين فقط پول ميزناهارخوريشه. ببين. مبلمان استيل و ناهارخوري هاي دوازده نفره. مي دوني بازار اينا چنده؟
مرد سمساردستی به لبه ی میز کشیده و نگاهی به زیر آن انداخت:
_ هرچند مي خواد باشه من همين قدر مي خرم.
عمو کلافه از بی انصافی مرد ، با دستش به درب خانه اشاره کرد:
_ به سلامت حاجي نمي فروشيم اصلا.
سمسار که از مرغوب بودن جنس مبلمان مطمئن شده بود و می دانست که به چند برابر قیمت آنها را خواهد فروخت، یک طرف لبش کش آمد:
_ چرا عصباني مي شی؟ شما گفتي قيمت بگو منم گفتم. اين ديگه ناراحتي نداره كه.
آقامحسن سرش را نزدیک مرد خریدار برد:
نيگا به اين ساختمون درندشت نكن. اين اثاثيه مال صاحبخونه نيست. د رسته كه پول لازمه ولي مفت نمي فروشه.
خریدار سرش را خاراند:
_ شما بگو چند؟
_ ده برابر قيمتي كه دادي.
_ ده برابر!؟ آقا چه خبره مگه؟ گفتم یه قیمت بگو نگفتم سنگ بنداز که.
عمو با سرسختی پاسخ داد:
_ همین که گفتم. نمی خوای می فروشم به کسی دیگه.
سمسار به ویترین نفیس نگاهی کرد:
_ کسی دیگه چرا؟ باشه اصلا دو برابر اوني كه گفتم نقد ميدم.
عمو دوباره با دستش به سمت در اشاره کرد:
_ نه حاجي. پشمون شديم نمي فروشيم.
شاگرد جوان سمسار كه در این فاصله به دقت وسايل را برانداز كرده و از نو و سالم بودنشان مطمئن شده بود، ميانه را گرفت:
_ حاج آقا مي گم بيا سه برابرش كن ما هم دست خالي برنگرديم اين بندگان خدا هم كارشون راه بيفته.
اطلاعات فروشنده
- نام فروشگاه: شکوفه شهبال
- فروشنده : شکوفه شهبال
- نشانی:
- هنوز امتیازی یافت نشده است.
رمان ببار ای سپید | شکوفه شهبال
خلاصه :
صدف ملکان دختری معصوم و زیبای هجده ساله توسط پدرش به مردی زندار و خشن به نام بهادر فروخته می شه. بهادر پولدار و جذاب که به گفته ی زنش عقیمه ، بدون این که بخواد دلش برای صدف سُر می خوره و…این ماجرا باعث می شه رازهای زیادی این وسط آشکار شه.
رمان دره بنفشه ها | شکوفه شهبال
خلاصه :
عزیزه آخرین فرزند از خانواده ی پر جمعیت است که با رفتن تدریجی خواهران و برادران بزرگترش، با مادر پیر خود آناجان تنها می ماند. عزیزه با وجود مشکلات، درس خوانده و معلم روستای باصفایی به نام دره بنفشه ها می شود. امیررضا پزشک جوان روستا به عزیزه دل می بازد ولی…
رمان چلچراغ | شکوفه شهبال – بهاره غفرانی
داستان دو راوی داره؛ شیرین و فرانک
روایت شیرین مربوط به زمان حاله
شیرین از میون نوههای حاجی راستی موفق میشه مدیریت شرکت لوسترسازی چلچراغ رو به عهده بگیره و با کمک دوستش ایلیا برندشون رو جهانی کنه. از طرفی با ژوبین دانش آشنا میشه؛ ژوبینی که رقیب کاری اونه و به شدت با هم رقابت دارن و این بین چیزهایی رو می فهمه که…روایت فرانک به زمانهای گذشته و البته نه چندان دور برمیگرده . فرانک دختر حاج آقا راستیه و خانواده بسته و سنتیای که داره، باعث میشه تحت فشار قرار بگیره. در این بین به استاد جذاب و مغرورش حسام مشکات علاقهمند میشه و…
رمان نوشخند صبح | شکوفه شهبال
خلاصه :
داستان زندگی و تلاش،گل آفرین زن میانسالیه که همسرش دچار سانحه شده. گل آفرین برای تامین معاش خانواده شروع به پختن مربا و درست کردن ترشی و شور و رب و….میشه. چهار دختر خانواده هم مانند مادر با سعی و امید تحصیلات دانشگاهی پیدا کرده و هر کدوم عاشقانه ای هم به هم می زنند.
محصولات مشابه
قیمت 15,000 تومان
فروش محصول متوقف شده است
گزارش تخلف- دسترسی همیشگی به فایل ها
- دسترسی همه فرمت های رمان شامل APK ، PDF، Epub
تاریخ انتشار: | نامشخص |
---|---|
نویسنده: | شکوفه شهبال |
ویراستاران: | - |
حجم فایل: | 20 مگابایت |
فرمت فایل | PDF, APK, EPUB |
جلد دیگر: | نامشخص |
تعداد صفحات: | 399 |

شکوفه شهبال
مشاهده فروشگاهفروش محصول متوقف شده است
قوانین ثبت دیدگاه