ژانر:  اجتماعی

نویسنده : مسعود جدیدیان 

خلاصه :

رمان سرزمین فحش روایتی از زندگی مردم سرزمینی هست که دچار فروپاشی کامل اخلاقی میشوند. 

قسمتی از متن رمان:

صدا گفت: بله تنبیه! تو ترسیدی و مرتکب گناه شدی و بابتش مجازات شدی، کسی چه میدونه شایدم خدا از عدالت خواهی آدما ناامید شده و خودش دست به کار شده

وکیل گفت: ولی خدا که می تونه با یه حرکت برق آسا همه رو سر جای خودشون بنشونه چرا باید انقدر ماجرا رو پیچیده کنه

صدا گفت: اشتباه نکن، حتی خدا هم برای اصلاح انسانا احتیاج به ابزار داره و چه ابزاری بهتر از خود انسان؟

حکومتا مردمانشون رو از بین می برن و مردمان حکومتاشون رو نابود میکنن، تو کل تاریخ اتفاقی غیر از این هم بوده؟ ما داریم از مشکلاتی که انسان پدید اورده صحبت می کنیم نمی تونیم برای حل این مشکلات بریم سراغ چیز دیگه ای غیر از انسان مثلا صاعقه یا زلزله، بر فرض دوباره طوفان نوح بشه و همه کشته بشن، خب که چی؟

وقتی طوفان تموم شد نوح یه جا نشست و به بیهوده ترین دعایی که یک انسان می تونست به درگاه خدا بکنه فکر کرد، حسابی از کارش پشیمون شده بود حتی میگن انقدر نوحه و زاری کرد که به نوح معروف شد!

رمان سرزمین فحش

طوفان فقط تونست باعث نابودی آدما بشه نه نابودی گناه! تا زمانی که انسان وجود داره ترس، دروغ، نفرت، حسد، کینه و طمع هم وجود داره، فردای روزی که طوفان تموم شد و آسمون به صاف ترین آسمون تاریخ تبدیل شد آدما گناه های خودشونو از سر گرفتن! اصلا بذار این سوالو ازت بپرسم، چرا اولین نفر باید تو باشی؟

چرا اولین نفر یه نونوا یا یه کشاورز نبود؟ تو توی دستگاه بودی، حالا چه موافق چه مخالف به هر حال جزو حکومت بودی، گناه مثل بومرنگ می مونه، هر چقدرم جلو بره باز برمیگرده سمت خودت!

وقتی حکومت پولی که باید خرج مردمش کنه جاهای دیگه خرج می‌کنه آیا این خودش نوعی توهین نیست؟ حتما باید کسی به پدر و مادر کس دیگه ای توهین کنه تا اسمشو بتونیم فحش بذاریم؟

رمان سرزمین فحش

وقتی حکومت به مردم به دروغ میگه در سال کمتر از هزار نفر در تصادف کشته شدن درحالیکه این رقم حداقل ده برابر بیشتره داره به مردم فحش میده، اصلا اتفاق پیچیده ای نیست، خیلی ساده ست.

فحشی که حکومت به مردم میده داره گریبان خودشو میگیره، گناه همیشه به سوی گناهکار برمیگرده، نمیشه بگیم مردم فحاش شدن، نه! مردم دارن فحشی که حکومت به اونها داده رو جواب میدن! محض رضای خدا در جوابم نگو اگه کسی به من فحش بده من بهش لبخند میزنم و جوابشو نمیدم!

خدا اهل بازیای پیچیده نیست، شاید مغز و امعا و احشای انسان برای خود انسان خیلی شگفت انگیز باشه و هر روز یه چیز جدید از روان و جسم آدم کشف کنن و تا ابد هم این روند تمومی پیدا نکنه، شاید کهکشان ها از نظر انسان شگفت انگیز و پیچیده باشن ولی یادت نره خدا همه اینا رو فقط در عرض چند روز آفرید!

رمان سرزمین فحش

اگه یکی یه گردو بدزده همون اندازه باید تنبیه بشه که یکی یه ماشین می دزده؟ تو به بزرگترین مجازات گرفتار شدی چون بزرگترین گناه یعنی ترس رو مرتکب شدی.

وکیل گفت: پس برای چی انقدر اصرار می‌کنی رهبر بشم؟ مگه نمیگی گناهکارم؟

مگه نمیگی بزرگترین گناهو مرتکب شدم؟

صدا گفت: یعنی فکر میکنی فقط یه پیامبر یا یه معصوم می‌تونه رهبر بشه؟ اگه همه به این امید باشن کسی که بی گناهه رهبرشون بشه جهان همیشه در ظلم و بیداد باقی می مونه!

 

مطالب مرتبط :

رمان به رسم خاطرات | آرزو طهماسبی

جلد دوم رمان عصر روز سی و دوم | آرزو طهماسبی

رمان شاهد | دلی مسلمی