
قیمت 20,000 تومان
- دسترسی همیشگی به فایل ها
- دسترسی همه فرمت های رمان شامل APK ، PDF، Epub
تاریخ انتشار: | شهریور ماه 1397 |
---|---|
نویسنده: | شیوا بادی |
حجم فایل: | 19 مگابایت |
فرمت فایل: | PDF, APK, EPUB |
ویراستاران: | الهه ناز ترابی |
جلد دیگر: | نامشخص |
تعداد صفحات: | 317 |
دزد و شاه دزد
ژانر: عاشقانه، معمایی
نویسنده :شیوا بادی
خلاصه :
رزی که به خاطر بیماری مادرش مجبور به دزدی کردن می شه تو این راه به تور یه شاه دزد میوفته و با هم به طور قرار دادی ازدواج میکنن، در این بین کم کم عاشق هم میشن اما یک شب سیاوش به خاطر یه سوءتفاهم بر خلاف قولی که داده بهش…
قسمتی از متن رمان:
رزی از بلوار مقابلش گذشته و داشت از عرض آن سوی بلوار نیز عبور میکرد.
با ترس به انتهای خیابان نگاه کرد خودروی کاماروی نارنجی رنگ، با سرعت در حال
نزدیک شدن به رزی بود.
بی توجه به ماشینهای دیگر که ممکن بود به خودش آسیب بزنند به طرف خیابان
رفت و از عرض خیابان گذشت.به فضای چمن کاری شدهی بین بلوار رسید و به رزی
که بی توجه به ماشینها حرکت میکرد نگاه کرد. ماشین کامارو نزدیکتر شده بود و
فاصلهی چندانی با رزی نداشت. برای یک لحظه نفسش رفت… اگر اتفاقی برای رزی
می افتاد، هیچ وقت خودش را نمیبخشید! با صدای بلند صدایش زد؛ اما این باعث
نشد رزی به او توجهی کند! به طرف خیابان رفته و دقیقا لحظهای که خودروی نارنجی
رنگ فاصلهاش با رزی به میلیمتر رسیده بود با فریاد نامش را صدا زده و از پشت
بازویش را گرفته و به طرف خود کشید.
_رزیتا!
با فاصلهای اندک خودرو از کنار پایش گذشت و خودش را در حصاری تنگ محبوس
دید. حصاری که دیوارش ضربان داشت و نفس نفس میزد!رمان دزد و شاه دزد
دستانش به دور تن ظریفش حلقه شده و سرش را به سرش چسبانده بود… نگاهی به
خیابانی که اکنون خالی از ماشین شده انداخت و بازوی رزی را به سمت پیادهرو
کشید.
هنوز پایش به پیادهرو نرسیده بود که تا سرش را بلند کرد سیلی محکمی به طرف
چپ صورتش خورده و سرش به راست متمایل شد! نگاه ماتش را به صاحب دستی که
کوبیده بود دوخت و نگاه برزخی سیاوش نصیبش شد!
_خیلی احمقی!
نتوانست حرفی بزند فقط نگاه دزدید و سرش را به زیر انداخت.
_میخواستی خودتو به کشتن بدی؟ به خاطر یه بوسه؟! توکه از این بدترم دیدی و دم
نزدی، تو که ادعا میکردی تا پای جونت پای مادر و برادرت هستی… این بود؟! که
بیای و خودتو پرت کنی جلوی ماشین؟!
گمان کرده بود قصد خودکشی داشته و داشت مواخذهاش میکرد. لبهایش لرزید و
نگاهش بارانی شد.
_من… نفهمیدم کی ماشین اومد!
صدایش بالاتر رفت.
_مگه کوری که ندیدی؟ اصلا مگه کری که هرچی صدات میکنم جواب نمیدی!
با غم نگاهش کرده و تمام دلخوریاش را در نگاهش ریخت.رمان دزد و شاه دزد
سیاوش که منظور نگاهش را درک کرده بود نگاهش را به زمین دوخته و به پل عابر
پیادهای که کمی جلوتر بود اشاره کرد.
_راه بیوفت!
در حالی که سعی میکرد اشکهایش را مهار کند جلوتر از سیاوش راه افتاد و به طرف
پل رفت.
ریموت ماشینش را زد و بستهای که تا آن لحظه در دستش بود را روی صندلی عقب
پرت کرد. در جلو را باز کرد و منتظر رزی شد تا سوار شود. بدون حرف و نگاهی روی
صندلی نشست و در را برایش بست!خودش هم ماشین را دور زده و سوار شد. چند
بار نفس عمیق کشید و نتوانست با خودش مقابله کند نگاهش نافرمانی کرده و به
صورت رزی دوخته شد. شیار باریکی از خون کنار لبش راه گرفته و خشک شده بود.
دستمالی برداشت و به طرف رزی گرفت.
_بگیر!رمان دزد و شاه دزد
میدانست سوزش کنار لبش بی دلیل نیست و با حرف سیاوش بدون آنکه نگاه از
داشبورد ماشین بگیرد دستمال را گرفت و روی لبش گذاشت. نگاه سیاوش روی
صورتش سنگینی میکرد و اخمهایش بیش از قبل درهم شد.
سیاوش اما از خودش و شوخی نابجایش عصبانی بود. از شیار سرخ رنگ کنار لب
دخترک و رد انگشتانش روی صورتش ناراضی بود! دستانش دور فرمان محکم شد و با
بازدمی آه مانند نگاه گرفت. دنده را تنظیم کرده و ماشین را به پرواز درآورد.به محض ورودشان به خانه، فرشته متوجه خوب نبودن اوضاع بینشان شد. قدمی به
رزی نزدیک شد تا احوالش را بپرسد و علت نگاه دزدیدن و سلام زیر لب گفتنش را
بفهمد که چشمانش روی چهار انگشت قرمز رنگ روی گونه اش خشک شد. بیشتر
دقت کرد و کبودی کنار لبش هم به چشمانش خورد. دستش روی گونه اش نشست و
نگاه شماتت بارش نصیب سیاوش شد.سیاوش با نگاه بد زن عمویش، سر به زیر انداخته و با گامهایی تند و بلند به طرف
پلههای منتهی به طبقهی بالا رفت.
زیر لب ترانهای که در سرش رژه میرفت را زمزمه کرد…
اطلاعات فروشنده
- نام فروشگاه: شیوا بادی
- فروشنده : شیوا بادی
- نشانی:
- هنوز امتیازی یافت نشده است.
محصولات مشابه
قیمت 20,000 تومان
- دسترسی همیشگی به فایل ها
- دسترسی همه فرمت های رمان شامل APK ، PDF، Epub
تاریخ انتشار: | شهریور ماه 1397 |
---|---|
نویسنده: | شیوا بادی |
ویراستاران: | الهه ناز ترابی |
حجم فایل: | 19 مگابایت |
فرمت فایل | PDF, APK, EPUB |
جلد دیگر: | نامشخص |
تعداد صفحات: | 317 |

قوانین ثبت دیدگاه