
قیمت 7,000 تومان
- دسترسی همیشگی به فایل ها
- دسترسی همه فرمت های رمان شامل APK ، PDF، Epub
تاریخ انتشار: | نامشخص |
---|---|
نویسنده: | مصطفی باقرزاده |
حجم فایل: | 16.6 مگابایت |
فرمت فایل: | PDF, APK, EPUB |
ویراستاران: | مصطفی باقرزاده |
جلد دیگر: | نامشخص |
تعداد صفحات: | 358 |
ژانر: عاشقانه، پلیسی و جنایی، اجتماعی
نویسنده : مصطفی باقرزاده
خلاصه :
یه رمان جنایی، معمایی با محورای عاشقانه و اجتماعی..درامه، بعضی جاهاش طنز مانند و بعضی جاهاش غمگین کننده اس و بعضی جاهاشم ترسناک.
توی شهرای«کپنهاگ، میامی، بروکسل، تهران، تنکابن، سفلچگان، خوی و بندر چابهار» اتفاق میفته.
شخصیتاشم شخصیتای خاصن
به طور مثال: یکیشون آدم غیرتیه. یکیشون شخصیت حسودی داره. یکیشون همیشه لبخند میزنه و شاده، یکی مغروره. یکیشون دیوونه ماننده، جدیه و…
قسمتی از متن رمان:
چند روزی گذشته بود و در این مدت فقط پرونده پیچیده تر و اوضاع خطرناکتر شده بود. آوایی فر دستهایش را پشت گردنش گره کرده و روی
صندلی نشسته بود، نفس عمیق میکشید و بارش باران را تماشا میکرد؛ اما اینبار حتی یک لحظه به او آرامش نمیرساند و از درون انگار داشت
امیدهایش میسوخت. غم، بیشتر، تنش را به گلوله میبست و آتش خشم،
این گلوله را سریعتر و دردناکتر کرده بود.شاید این پرونده هرگز به پایان نخواهد رسید. از روی صندلی بلند میشد، کمی قدم میزد و سکوت اتاق رامیبرید و با خودش میگفت:
یعنی چی؟!مگه میشه!؟ امکان نداره. یعنیً سیاوش باهاشون هم دسته؟ سیاوش توی این یه ماهی که به اینجا واقعا اومده، یعنی چیکار کرده!؟ چرا باید این کارو بکنه؟ نه!.
باز روی صندلی مینشست و مدام همین کار را تکرار میکرد.رمان رقص کال
چند دقیقه ای گذشت؛ اما از این حرکت خسته شد، سرش را بر روی میز گذاشت و چشمهایش را بست. چند ثانیه ای در همین حس و حال ماند که ناگهان صدای در توی گوشش پیچید. سرش را بلند و به در نگاه کرد. ناگهان سیاوش که تازه از مرخصی آمده بود، با لبی خندان وارد اتاق شد و احترام نظامی گذاشت. هر چند این خنده های او به دلش مینشست؛ اما هنوز همان حس و حال را داشت. در حالیکه ناراحتی و کمی خشم در چهره اش بیداد میکرد، سیاوش بهت زده به او نگاه کرد و پرسید:
قربان، چیزی شده؟! اتفاقی افتاده!؟
ِ او از جایش بلند شد.
در حالی که داشت دور سیاوش قدم میزد، جواب داد: چند شب پیش، یه اتفاق عجیب افتاد و متأسفانه هنوزم داره پیش میره.
رمان رقص کال
سیاوش به دهانش خیره شد و گفت:قربان. چه اتفاقی؟!
همچنان که داشت دور سیاوش قدم می زد، جواب داد: تو شهرای کشورمون به ترتیب ثروتشون تصادفای زنجیره ای، خودکشی، سکته ی مغزی ، احساس خزش، سرخوشی و…به شدت افزایش پیدا کرده… تو شهرای ثروتمند هم خیلی بیشتر شده و شهرای فقیر، کمتر.سیاوش در همان حالت پرسید:»یعنی!؟ چجوری این کارو کردن؟«او آهی کشید و گفت:»کوکایین خوردن و بیشترهم ناخواسته بوده. چند روز
پیش از چند نفرشون بازجویی کردیم.رمان رقص کال
دو تا خانم به اسم هلن و آرمیتا بودن.
گفتن نمیدونن چرا اینجور شدن، فقط میدونن تخمه خوردن؛ تخمهای به اسم- لذت ابر که روش نوشته اچ.جی.آی. روی این اسم تحقیق کردیم.
متأسفانه چنین شرکتی وجود خارجی نداره؛ ا ّما نکتهی جالب اینجاست فقط افراد ثروتمند ازش استفاده کردن و انگار مقصودشون همین بوده.
اطلاعات فروشنده
- نام فروشگاه: لطفاً...
- فروشنده : مصطفی باقرزاده
- هنوز امتیازی یافت نشده است.
محصولات مشابه
قیمت 7,000 تومان
- دسترسی همیشگی به فایل ها
- دسترسی همه فرمت های رمان شامل APK ، PDF، Epub
تاریخ انتشار: | نامشخص |
---|---|
نویسنده: | مصطفی باقرزاده |
ویراستاران: | مصطفی باقرزاده |
حجم فایل: | 16.6 مگابایت |
فرمت فایل | PDF, APK, EPUB |
جلد دیگر: | نامشخص |
تعداد صفحات: | 358 |

قوانین ثبت دیدگاه